
روان شناسی رنگها
رنگ قرمز:
رنگ قرمز رنگ انرژی ، شور وشوق ، هیجان،سر زندگی و نشاط است. این رنگ یک عامل شفا بخش قدرتمند برای درمان امراض و بیماریهای خونی و مربوط به گردش خون است.
استفاده از رنگ قرمز برای افزایش قدرت، جرات و جسارت در انسان های ترسو و برای از بین بردن خجالت کشیدن های بیمار گونه موثر است . رنگ قرمز، بزرگترین نیرو دهنده برای عبور از موانع و مشکلات و به مقصود رسیدن است و برای بالا بردن قدرت اراده تحریک سیتم های ریتمبک مانند قلب، شش ها و به تنفس و بالا بردن اشتها به کار برده می شود این رنگ در درمان افسردگی های فصلی بسیار موثر است.
رنگ قرمز ، بخش سمپاتیک سیستم عصبی خودکار را تحریک می کند و سبب تحریک پذیری و در نتیجه اضطراب می شود. پرتو قرمز با تحریک اعصاب حسی انسان را به پرخاشگری ، خشونت ومنازعه گرایش می دهد.
رنگ نارنجی:
نارنجی رنگ گرم است، رنگی زنده، شاد، بارور، فعال، پرشور، پرجوش و مطبوع است که نمایانگر صمیمیت ، خونگرمی ، برونگرایی، شادمانی، سرور، لذت پختگی و بلوغ می باشد.از رنگ نارنجی برای افزایش قدرت بهره می گیرند. و اشتها را بر می انگیزد. و تعادل بر هم کنشی را افزایش می دهد.
رنگ زرد:
زرد رنگی گرم است و رنگ نیروی عقلانی ، هوش، عقل و خرد را برای فعالیت واداشتن ذهن و فکر مورد استفاده قرار می گیردو به فرد در سریع اندیشی کمک زیادی می کند. رنگ زرد لیمویی اولین رنگی است که توسط نوزادان دیده می شود و زن و شوهرها در محیطی که به رنگ زرد لیمویی هستند بیشتر با یکدیگر دعوا می کنند. و بچه ها نیز در این گونه محیط ها بیشتر گریه می کنند و برای افراد عصبی و نگران یا اشخاصی که به سهولت هیجان رده می شوند، رنگ خوبی محسوب نمی شود.
رنگ سبز:
سبز رنگ هماهنگی، تعادل، سازگاری و همسازی است. سبز برای افرادی مناسب است که اعصابشان بهم ریخته است و به آرامش قلبی و سلامت آن کمک می کند. سبز تعادل عاطفی و احساسی به ارمغان می آورد و به افراد احساس آرامش و رضایت خاطر می بخشد. سبز یک رنگ مفید و رضایت بخش است.
رنگ سبز روشن، شفا بخش روح خسته انسان است. تابش نور سبز برای چشمان افرادی که مدت زیادی مقابل کامپیوتر می نشینند، زیاد تلویزیون تماشا می کنند. بسیار مطالعه می کنند بسیار مفید است.سبز خاصیت گندزدایی دارد و مانع گندیدن و از هم متلاشی شدن می شود و میکروب ها و باکتری ها را از بین می برد از این رو دیوارهای اتاق عمل و لباس پزشکان و پرستاران به هنگام عمل جراحی به این رنگ است.
گرچه رنگ رنگ سبز یک رننگ درمانی خنثی است. اما بر روح و روان همه انسانها، تاثیر مشابهی نمی گذارد رنگ سبز یا زرد ، بسیاری از انسانها را عصبی و ناآرام می کند تاثیر طولاتی مدت رنگ سبز در بسیاری از انسانها نوعی حالت کسالت و رخوت ایجاد می کند.
رنگ آبی:
آبی، رنگ حقیقت، صفا، سکوت، سازگاری و هماهنگی است. وبه تسکین اعصاب و ذهن به هم ریخته و مغشوش کمک زیادی می کند،رنگ آبی به رفع تب کمک می کند، احساس سرما را در ذهن تداعی میکند، این رنگ خشم را فرو می نشاند. تسلی و تسکین دهنده تمام احساسات و عواطف انسان است. رنگ آّبی در پایین آوردن فشار خون موثر است. خستگی های روحی و روانی، بارهای عصبی زیاد، عفونت های پوستی، تب، بسیاری از انواع التهابات، گلو درد، سوختگی ها، بیش فعالی، التهاب زانو و لثه، همه وهمه با استفاده از رنگ آبی تعدیل و در مواردی بهبود می یابند. اگر انسان عصبی، پرخاشگر و ناآرامی هستید و از بی خوابی رنج می برید رنگ آبی، رنگ بسیار مفید ومطبوع است.
محققان و پژو هشگران دریافته اند که بچه ها در محیط هایی که سقف آبی دارند از نظر هوشی به مراتب بهتر عمل می کنند تاثیری تسکین دهنده و آرام بخش در بردارد و نمایانگر خلوص، صفا ، صداقت و راستی است.
رنگ صورتی یا بنفش روشن:
رنگ های تعادل و توازن هستند. بنفش می تواند به التیام روحی و روانی کمک کند و به عنوان یک آرام بخش مورد استفاده قرار می گیرد. این رنگ ها به آرامش و نظم خواب کمک زیادی می کنند صورتی آرامش بخش ترین رنگ ها محسوب می شود.
سفید:
سفید رنگ خلوص، عفت، پاکدامنی، عصمت، پاکدامنی، پاکی و بی آلایشی و سلامت است؛ سفید رضایت خاطر را به همراه می آورد. در حالی که سفید رنگ پاکیزگی و آرامش است اگر بیش از حد مورد مصرف قرار گیرد، سرد و بی روح و ناخوشایند جلوه خواهد کرد، و فضایی توام با آرامش و راحتی خیال بوجود می آورد.
رنگ خاکستری:
خاکستری خالص تنها رنگی است که هیچ گونه خواص و کیفیت مستقیم بر روی روان و ذهن ندارد.
سیاه و مشکی:
نمایانگر و سمبل فقدان نشاط و سرزندگی اشتیاق و هیجان است. سیاه رنگی با ابهت، پرشکوه، رسمی، تشریفاتی است و به افراد استحکام و قدرت می بخشد.
به گزارش خبرنگار مهر، این خبرنگار 10 ساله بوشهر در نامه خود نوشته است: سلام به مالک اشتر جبهه جنگ های نامنظم"سردار شهید علیرضا ماهینی" سرباز فدایی امام و رهبری و یار شجاع دکتر شهید مصطفی چمران و درود بر مردان سالهای دفاع مقدس، هر کدام حدیثی دارند که هیچ گاه آن چنان که باید نمی توان به آن پی برد.
آنان که به میدان کار زار نرفته بودند تا شاه بیت غزلی باشند، یا قهرمان قصه ای ! نه نام می خواستند و نه نام آوری از جنس ملائک بودند و عصای سحر آمیز نداشتند، اهل همین حوالی بودند، مثل من و تو، از دل همین کوچه های خاکی و روزگار تلخ و شیرین سر برآورده بودند.
انتخاب مرگ شهادت گونه در قالب تعریف کلمات نمی گنجد؛ در اینجاست که مردانی "مرد" معنی مرگ و زندگی را با شرف "شهادت" آمیخته می کنند که ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، از ما پیشی بگیرند.
امروز برای امیرحسین و دیگر هم سن و سال هایش و دیگر نسل های آینده این نظام و انقلاب اسلامی 72 تن از شهدای نهضت کربلا حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و شهید علیرضا ماهینی الگو و چراغ روشنای هدایت راه ما آینده سازان و آیندگان خواهند بود.
همانطور که "مختار" در زمان خود دست به قیام در راه حق زد و به امام حسین (ع) لبیک گفت، همه ما نوجوانان و جوانان ایران اسلامی به ندای امام و رهبرمان و به ادامه راه شهدای والامقام لبیک می گوییم و از آرمان ها و ارزشهای اصیل انقلاب اسلامی دفاع خواهیم کرد.
و بر همه ما آینده سازان و آیندگان واجب و تکلیف است، یاد مردان مردی را زنده نگه داریم، که تا آخرین نفس از مملکت اسلامی خود دفاع کردند و خون پاکشان را به حقیقت آرمان هایشان هدیه کردند.
این حقیر که مفتخر به این شدم که نامه ای را به سردار شهید دفاع مقدس جبهه جنگ های نامنظم بنویسم، که ذکر خیر مجاهدت، پیکار و شهامتش، از خانوداه ام خیلی شنیده بودم و اسم مالک اشتر سردار شهید علیرضا ماهینی را در جای جای شهر دیده بودم.
سردار شهید علیرضا ماهینی فرمانده گردان و چریک های جبهه جنگ های نامنظم در سنگر دفاع مقدس و فرمانده دانش آموزان در سنگر تعلیم و تربیت بود.
من به شما که در کسوت مقدس معلمی، مدرس مدارس بوشهر بودید افتخار میکنم، زیرا شما معلم دانش آموزانی بودید که قلههای پیشرفت و موفقیت را طی کردند و خود در مسیر جهاد در راه خدا بهعنوان فرماندهی گردان دکتر چمران فاتح بستان و سوسنگرد بودید و شما را مالک اشتر زمان لقب دادند.
دلم می خواهد مثل شما خوبان خستگی ناپذیر که قهرمان عرصه شجاعت و اخلاق بودید، باشم. شما که حتی یک لحظه از آموزش کتاب کلام الله و تعلیم به همسنگرانت دست برنداشتی و تا آخر رسالت معلمی را ادامه دادید.
آرزوی من این است که به میدان مبارزه بیایم و با فراگیری علم و دانش، دشمنان کشورمان را از صحنه روزگار حذف نمایم و در کنار ولایت فقیه، راه امام راحل و شهدا را ادامه دهم تا ظهور منجی عالم بشریت حضرت مهدی موعود (عج). انشاالله.
شایان ذکر امیرحسین مومنی در 17 مرداد 90 بهعنوان جوانترین خبرنگار استان، از سوی جهانبخش استاندار سابق بوشهر تجلیل و تقدیر شد.وی در حال حاضر مدیرمسئول پایگاه اطلاع رسانی و فرهنگی سپهر ایرانی می باشد.
عشق ، احساسی عمیق، علاقهای لطیف و یا جاذبهای شدید است که محدودیتی در موجودات و مفاهیم ندارد و میتواند در حوزههایی غیرقابل تصور ظهور کند. در بعضی از مواقع، عشق بیش از حد میتواند شکلی تند و غیر عادی به خود بگیرد که گاه زیان آور و خطرناک است . درواقع عشق ، احساس و علاقه ای شدید به موضوع یا شخصی است که اغلب بدون شناخت و معرفت صورت می گیرد. اما محبت یا حب به معنای علاقه و دوستی همراه با کسب معرفت و یقین است. یعنی شخصی که می گوید من عاشق شده ام با کسی که می گوید محبتی در قلبم حس می کنم متفاوت است و قطعا این شخص قبل از ایجاد محبت و علاقه ، به درجه ای از معرفت و یقین نسبت به محبوب خود رسیده است و این شناخت او باعث ایجاد محبت شده است.
خداوند مهربان درمورد رابطه خویش با بندگانش از واژه حب استفاده می کند. در قرآن کریم همواره از بندگانی که خداوند آنان را دوست دارد و یا دوست نمی دارد با واژه های یحب و لا یحب ، سخن گفته و ویژگی های آنان را ذکر کرده است. با مشاهده و تدبر در این آیات الهی متوجه خواهیم شد که خداوند چه کسانی را مورد محبت خود قرار داده و چه کسانی را نیز ، دوست نمی دارد:
اما کسانی که خداوند مهربان ، محب آنان نیست:
حال از خودت بپرس ، آیا خدای مهربانت ، محب تو هست؟
روش ساخت :
1-ابتدا یک نوار مستطیل شکل از کاغذ دلخواه مان می بریم.
2-آن را مانند اریگامی موشک یا کاغذ نشانه ای که برای خط بردن قرآن درست می کردیم تا می زنیم.
وسایل موردنیاز برای ساخت جامدادی
چوب های بستنی
رنگ
رول دستمال کاغذی یا قوطی
مقوا
کش
چسب
قلمو
قیچی
دستورالعمل ساخت جامدادی
ابتدا چوب ها را به رنگ دلخواه رنگ کنید و اجازه دهید تا خوب خشک شوند. شما می توانید چوب ها را
ابتدا
چوب ها را به رنگ دلخواه رنگ کنید و اجازه دهید تا خوب خشک شوند. شما می
توانید چوب ها را بدون رنگ و با رنگ طبیعی خودشان استفاده کنید.
اگر
شما از رول دستمال توالت استفاده می کنید، باید سوراخ انتهایی آن را
بپوشانید. رول را روی یک مقوا قرار دهید و دایره ی پایینی را با مداد روی
مقوا رسم کنید. آن را به کمک قیچی جدا کنید و با چسب آن را به قسمت پایینی
رول بچسبانید.
چوب ها را به کمک چسب به دور رول یا قوطی
بچسبانید. چوب ها باید دورتادور رول یا قوطی را بگیرند. وقتی شما تمام چوب
ها را چسبانید یک کش را دور قوطی یا رول آن قدر بپیچید تا چوب ها را تا
زمان خشک شدن نگه دارد.
شما می توانید جامدادی هایی با اندازه های مختلف درست کنید و آن ها را با گونی و شکل هابی چوبی و دکمه و سکه تزیین کنید.
در این تمرین می خواهم به شما یاد بدهم تا چطور با روشی ساده، نقاشی مخصوص به خودتان را داشته باشید.
برای کشیدن هر چیزی ابتدا باید به ساختار اصلی آن توجه کنید. و با خطوط
کم رنگی، فرم و شکل کلی آن را بکشید. کافی است به چیزی که می خواهید بکشید
دقت کنید و در آن هر چیزی که به فرم های هندسی، مثل مربع، دایره، مثلث، و
یا حتی خطوط ساده ی منحنی و صاف و ... ، بیشتر شباهت داشت، همان فرم را رسم
کنید.
برای این کار می توانید از مدادی به رنگ روشن یا کم رنگ استفاده کنید، زیرا هم می خواهیم خطوط اولیه دیده نشود، و هم در انتهای نقاشی اضافه های آن را پاک کنیم.
و حالا ببینید برای کشیدن این گربه از چه خطوطی استفاده می کنم.
ابتدا با دو دایره شروع کنید. یکی برای صورت و یکی برای بدن گربه.
وقتی به تصویر زیر نگاه کنید متوجه می شوید، خطوطی که رسم کرده ام محل قرار گیری کدام عضو بدن گربه است. این تصویر به صورت تقریبی، گربه ای را نشان می دهد که نشسته است.( یادتان نرود که خطوط را کم رنگ بکشید.من در اینجا پر رنگ تر کشیده ام تا شما بتوانید این خطوط را بهتر ببینید.)
در این مرحله، بعد از آماده سازی ساختار کلی بدن گربه، شروع به کشیدن قسمت های اصلی آن می کنیم. بیایید از صورت آن شروع کنیم. دو چشم در محدوده ای که برایشان مشخص کردیم می کشیم و سپس بینی و دهان آن را با خطوط بسیار ساده ای رسم می کنیم. اما در این مرحله شما می توانید از خلاقیت خود استفاده کرده و بهتر از من آن را بکشید مثلا می توانید چشم های گربه را به رنگ های مختلفی بکشید یا برای آن پلک نیز بگذارید. ولی من فقط از خطوط ساده استفاده می کنم تا برای هر کسی که می خواهد برای اولین بار یک گربه ی کارتونی بکشد برایش راحت باشد.
و حالا اطراف و دور صورت گربه را به صورتی که می خواهید کامل کنید و بکشید. اما مواظب باشید هنگامی که از خطوط شکسته به عنوان مو های بدن آن استفاده می کنید زیاد و عمیق نباشد.
کم کم بدن و قسمتی را که برای پاهای گربه مشخص کرده بودید، بکشید و آنها را کامل کنید. می توانید جزئیات بیشتری به آن اضافه کنید و گربه ی کارتونی خود را زیباتر کنید.
نقاشی شما آماده است. یک گربه زیبا و ناز که می توانید کشیدن آن را به دوستانتان نیز یاد بدهید.
با سلیقه ی خودتان آن را رنگ کنید.
امیدوارم از این نقاشی ساده لذت برده باشید.
آموزش وضو به صورت تصویری و گام به گام
نماز تکلیف و عبادتی است که همواره بر آن تاکید
فراوانی شده است. متاسفانه مدتی است که عقاید باطلی بین بعضی از افراد رواج پیدا
کرده مثل :
پیامبر اینو برای منو شمایی گفته که ملاک و معیار قضاوتمون فقط میشه نماز خوندن طرف و این مسئله خطر جدی برای مسلمانان است ، چرا که راه را برای فساد منافقان فاسق باز می کند و در واقع نماز توجیهی می شود برای همه بدی های طرف که این هم اشتباه است. پیامبر تو این حدیث می خواستن این خطر را گوشزد کنن و حواس مومنین را جمع کنن. پس برداشت اشتباه نکن، همان پیامبر (ص) می فرمایند نماز کلید بهشت است ، شما خودتان قضاوت کنید ، کسی که کلید جایی را نداشته باشد می تواند وارد آن شود؟
نماز تاثیرات فوق العاده عجیبی بر روح و جسم انسان دارد. امروزه پزشکان غربی به فواید بی شمار نماز و وضو بر جسم انسان پی برده اند و به آن اعتراف کرده اند. مقاله آن در اینترنت موجود هست، در صورت تمایل آن را بخوانید ، مقاله ای فوق العاده جالب که به تبادل انرژی در بدن انسان ، در اثر وضو و نماز و مناجات اعتراف کرده است. در این مقاله ثابت کرده که نماز نه تنها مفیده ، بلکه برای انسان واجب و ضروریه. مطمعن باشید بعد از خواندن این مقاله جور دیگری به نماز نگاه می کنید و دیگه از این به بعد وقت نماز به خاطر نیاز خودت هم که شده میری طرفش . من خوندمش و کلی به دین و مذهب و اعتقاداتم افتخار کردم. پیشنهاد می کنم شما هم اونو بخونید.
پی نوشت:
معلمی از یک گروه از دانش اموزان خواست اسامی عجایب هفتگانه را بنویسند...
علیرغم اختلاف نظر ها، اکثرا اینها را جزو عجایب هفت گانه نام بردند:
اهرام مصر
تاج محل
دره بزرگ (به نام گراند کانیون در امریکا)
کانال پاناما
کلیسای پطرس مقدس
دیوار بزرگ چین
آبشار نیاگارا
آموزگار هنگام جمع کردن نوشته های دانش آموزان، متوجه شد که یکی از آنها ..
هنوز کارش را تمام نکرده است.
از پسرک پرسید که آیا مشکلی دارد...
پسر جواب داد : بله کمی مشکل دارم، چون تعداد شگفتی ها خیلی زیاد است و نمیدانم کدام را بنویسم!...
آموزگار گفت: آنهایی را که نوشته ای نام ببر شاید ما هم بتوانیم کمک کنیم...
پسرک با تردید چنین خواند:
به نظر من عجایب هفت گانه دنیا عبارتند از:
دیدن
شنیدن
لمس کردن
چشیدن
احساس کردن
خندیدن
دوست داشتن
اتاق در چنان سکوتی فرو رفت که حتی صدای زمین افتادن سنجاق شنیده می شد...!
آن
چیزهایی که به نظرمان ساده و معمولی میرسند، آنها را نادیده و دست کم
میگیریم، حقیقتا شگفت انگیزند...با ملایمت به یادمان می آورند که با ارزش
ترین چیزهای زندگی ساخته دست انسان نیستند و آنها را نمیتوان خرید، آن قدر
خود را مشغول نکنید که بی توجه از کنارشان بگذرید...
آیت الله امام خامنه ای؛
مقاومت مردم بوشهر به برکت تدین و دلبستگی به قرآن و تعالیم مقدس اسلام است
دریای بیکران - اندیشه معلم خلاق: رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مردم استان ولایتمدار و دارالحماسه بوشهر با بیان اینکه شهید عاشوری در مبارزهی با رژیم ستمشاهی شربت شهادت را نوشیدند، اظهار کردند: شجاعت و مقاومت مردم بوشهر به برکت تدین و دلبستگی به قرآن و تعالیم مقدس اسلام است.
..................................................................................................
آیتالله سید علی حسینی خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، یازدهم دیماه هفتاد، با مردم استان ولایتمدار و دارالحماسه بوشهر دیدار کردند.
مشروح متن بیانات رهبر مسلمین جهان اسلام به شرح ذیل است:
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم»الحمدللَّه ربّ العالمین والصّلاة والسّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم محمّد و علی اله الأطیبین الأطهرین المنتجبین سیّما بقیّةاللَّه فیالأرضین قال اللَّه الحکیم فی کتابه: یا ایّها الّذین امنوا استجیبوا للَّه و للرّسول اذا دعاکم لما یحییکم و اعلموا انّ اللَّه یحول بین المرء و قلبه»
شهید عاشوری در مبارزهی با رژیم ستمشاهی شربت شهادت را نوشیدند
به شما مردم عزیز و شجاع و دلاور بوشهر - شهر بوشهر و
استان بوشهر - سلام و عرض ارادت خودم را تقدیم میکنم. آنچه در گذشته و
سابقهی تاریخی ملت ایران و شما مردم عزیز درج و ثبت شده است، حاکی از تدین
و شجاعت و اخلاص و نجابت شما مردم بزرگوار است. قبل از پیروزی انقلاب
اسلامی، اقشار مردم مسلمان ما در این شهر و در این استان، در صفوف مبارزات
خود، کارهای شایسته و برجستهیی کردند. در مبارزهی با رژیم ستمشاهی،
جوانان شما، مردان شما، زنان شما، تلاشهای قابل تقدیری انجام دادند. بعضی
از روحانیون بزرگوار شما - مثل شهید عاشوری(۲) - در این راه شربت شهادت
نوشیدند. قبل از دوران مبارزات اخیر ملت ایران با رژیم ستمشاهی هم، مقاومت
شما مردم در مقابل تهاجم دشمنان خارجی - انگلیسیها - ورد زبان کسانی بوده
است که با این قضایا آشنایی دارند. هم ماجراهای تهاجم انگلیسیها به این
منطقه و اشغال بوشهر - که شجاعتهای رئیسعلی دلواری(۳) برای ملت ایران یک
یادگار ارزندهی تاریخی است - و هم پشتیبانیهای شما از مبارزات مرحوم
آیةاللَّه سیّد عبدالحسین لاری، جزو قضایای نادر زمان گذشته است.
مقاومت مردم بوشهر به برکت تدین و دلبستگی به قرآن و تعالیم مقدس اسلام است
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم آنچه ما از بوشهر و
همهی شهرهای این استان به یاد داریم، حاکی از شجاعت و مقاومت و حضور در
صحنههای خطر و شرکت بسیجی در صفوف رزمندگان - چه در دریا و چه در خشکی -
است. این از برکت تدین و دلبستگی شما به اسلام و قرآن و تعالیم مقدس اسلام
است.
خوشحالم که این فرصت را خدای متعال به بنده داد که بار دیگر
در جمع شما حضور پیدا کنم و شما را از نزدیک ببینم و شهر شما و سرزمین شما
و یادگارها و نشانههای افتخارات شما را زیارت کنم و از خدای متعال بخواهم
که شما مردم مؤمن و شجاع - بخصوص شما نوجوانان نورانی و پاک این استان -
را همواره در راه مقدس اهداف نورانی اسلام ثابتقدم بدارد.
در فضای زندگی ما باید قرآن حکومت کند و برکات قرآنی موج بزند
آنچه را که من عنوان مطالب کوتاه امروز خود قرار
دادهام، این آیهی شریفهی قرآن است: «یا ایّها الّذین امنوا استجیبوا
للَّه و للرّسول اذا دعاکم لما یحییکم و اعلموا انّ اللَّه یحول بین المرء و
قلبه».در فضای زندگی ما باید قرآن حکومت کند و برکات قرآنی موج بزند. در
سایهی قرآن است که معرفت و بصیرت و شجاعت و اقدام ما معنا پیدا میکند و به
سمت هدفهای درست متوجه میشود. قرآن به مؤمنین میگوید: ای مؤمنین! وقتی خدا
و پیامبر خدا شما را به حیات و به زندگی واقعی دعوت میکنند، به ندای آنها
پاسخ بدهید. این چه حیاتی است که خدا و پیامبر، ما را به آن دعوت میکنند؟
در یک کلمه، این حیاتِ شایستهی انسان است.
حکام خائن قاجار «آقایی و عزت» را از ملت ایران گرفتند
انسان برای زندگی کردن و حرکت کردن به سمت هدفهای ارزنده
و والا، به راهنما احتیاج دارد. انسانی که راهنما نداشته باشد و به
راهنمایان الهی پشت بکند، زندگی شایستهی انسانی و الهی را پیدا نخواهد
کرد؛ مثل ملتهایی که به احکام الهی پشت کردند و گرفتار ظلم و ستم و زورگویی
قدرتهای بزرگ عالم، و گرفتار تفرقه و برادرکشی، و گرفتار ناراحتیهای روانی
و عصبی، و گرفتار مشکلات روزافزون زندگی شدند. ممکن
است برای اینگونه آدمها نان و آب هم فراهم باشد، اما زندگی شایستهی
انسان فقط به نان و آب نیست؛ انسان هدف میخواهد، انسان عشق و محبت میخواهد،
انسان آرمانهای متعالی میخواهد، انسان آزادی و عزت میخواهد. اگر شکم ملتی
را هم سیر کردند، اما آقایی و عزت را از او گرفتند، او را گوش به فرمان
کردند، ذلیل کردند، این ملت چگونه میتواند احساس آسایش و آرامش بکند؟
و این همان وضعی است که در زیر بار سلطههای ظالمانهی پادشاهان، در
قرنهای گذشته بر ملت ما حاکم بود. همین شهر بوشهر شما، به مجرد اینکه
پادشاهان و حکام خائن قاجاری، اندکی سر از اطاعت انگلیس میپیچیدند، محل
پیاده شدن سربازان انگلیسی و اشغال این منطقه میشد! بارها انگلیسیها به
بوشهر آمدند و اینجا را اشغال یا تهدید به اشغال کردند.
بوشهر از لحاظ «امکانات طبیعی و امکانات انسانی» یکی از مناطق با استعداد کشور است
چگونه ملتی میتواند در زیر حکومت کسانی راحت زندگی کند
که آنها خودشان گوش به فرمان دشمنان خدا و بیگانگانند!؟ چرا کشور پهناور و
آباد و پُراستعداد ایران، با این همه منابع طبیعی، با این همه استعداد، با
این همه زمین، با این همه آب قابل مهار، با این همه منابع زیرزمینی، در طول
پادشاهىِ ننگین سلسلههای پهلوی و قاجار، روزگاری را در فقر و مسکنت و
ویرانی گذراند و ملت روی خوشی و آسایش ندیدند؟ همین استان بوشهر شما، از
لحاظ امکانات کشاورزی، امکانات طبیعی و امکانات انسانی، یکی از مناطق بسیار
بااستعداد کشور ماست؛ اما شما شاهد هستید و زندگی استان و شهر خودتان را
مشاهده میکنید و میبینید که در طول سالیان طولانی حکومت پهلوی، و قبل از آن
در دوران حکومت قاجارها، به این استان رسیدگی نشد؛ این منابع به کار گرفته
نشد؛ این زمینها کِشته نشد؛ آنچه را که این مردم مؤمن و خدوم احتیاج
داشتند و از خود طبیعتِ خداداد قابل بهرهبرداری بود، در اختیار آنها
گذاشته نشد. زندگی یک جامعهی بشری، آن وقتی که در زیر حکومت کسانی باشد که
با خدا کاری ندارند، پس با مردم هم کاری ندارند، بهتر از این نخواهد شد.
کارهای انجام شده بعد از حکومت پهلوی در بوشهر بسیار کم است
در همین مدت کوتاه بعد از انقلاب تا امروز - یعنی نزدیک
سیزده سال - با اینکه هشت سال از آن را ما جنگ داشتیم، این همه مشکلات
داشتیم، محاصرهی اقتصادی داشتیم، کاری که در این چند سال در این استان شده
است، در همهی طول پنجاهوچند سال حکومت رژیم پهلوی انجام نشده بود؛ در
حالی که آنچه امروز هم انجام گرفته است، نسبت به آنچه باید انجام بگیرد،
بسیار کم است.
مسؤولان کشور با استفاده از منابع عظیم خدادادی وضع مردم را به سامان برسانند
در این استان، همیشه نیروهای انسانىِ بسیار خوب، جوانان
بااستعداد، فضای آمیخته با ادب و فرهنگ و هنر، علما و نویسندگان و
دانشمندانِ باارزش بوده است و امروز هم هست و از همهی این استعداد عظیم
خداداد میشود استفاده کرد و باید استفاده کرد. مسؤولان کشور طرحهایی دارند.
خدا را شکر میکنیم که مسؤولان به فکر مردمند، برای مردم دل میسوزانند و
وجود و استعداد و توان و همهی زندگی خود را گذاشتهاند، تا وضع مردم را به
سامان برسانند. اگر از آنچه که انجام شده است، مردم استان اطلاع پیدا
کنند، قضاوت بسیار روشنی خواهند داشت؛ همچنان که امروز هم بحمداللَّه
دارند.
حکومتهای غیر خدایی با فشار، ملتها را از طبیعت و فطرت پاک دور نگه میدارند
برادران و خواهران! امروز دنیا دارد از فشار قدرتهای
ضدخدایی مینالد. آنچه امروز ملتها را بیش از هر چیز زیر فشار قرار میدهد،
سنگینی حکومتهای غیر خدایی است که انسان را از طبیعت و فطرت پاک و خواست
دلشان دور نگه میدارند. سرنوشت این کشور بزرگِ ابرقدرتِ غولپیکرِ اتحاد
جماهیر شوروی سابق، یک عبرت بزرگ و یک درس عظیم است. سالهای متمادی مردم را
در زیر فشار نگهداشتند؛ خیال میکردند دین را از دل مردم پاک کردهاند و
زدودهاند؛ خیال میکردند دین را از زندگی مردم خارج کردهاند. هرچه فشار
بیشتر، آمادگی انفجار بیشتر! امروز که آن حصارها و آن کمندهای پنهانىِ
حزبىِ کمونیستی از گردن مردم برداشته شده است، شما ببینید ملتهای اتحاد
جماهیر شوروی سابق چه میکنند. به آن چیزهایی رو میآورند که فطرت آنها
میخواهد. البته اگر درست هدایت بشوند و راهنمایان و مسؤولان و دلسوزان
علاقهمند به این مباحث داشته باشند، وضع آنها خوب خواهد شد؛ والّا چنانچه
راهنما نباشد، بشر از یک گمراهی، به گمراهی دیگری منتقل خواهد شد.
زندگی معنوی ملتها در زیر پنجههای قدرت مادّی دشمن در هم کوبیده میشود
قدرتهای مادّی، حدی برای خود قائل نیستند. زندگی
ملتها در زیر پنجههای قدرت قدرتهای مادّی، مثل زندگی معنوی آنها، در هم
کوبیده میشود. امروز در خلأ احساس و اعتقاد دینی، ملتها به سمت اسلام گرایش
قلبی پیدا کردهاند. امروز اسلام در چشمها شیرین شده است؛ شما نمونههای
متعدد آن را در آفریقا مشاهده میکنید. یک نمونهی آن، تظاهرات اسلامی ملت
سودان و علاقهمندی عاشقانهشان نسبت به مسؤولان جمهوری اسلامی است - که به
خاطر اسلام است - و یک نمونهی دیگر آن هم حوادث اخیر الجزایر است که ملت
مسلمان آن کشور با رأی قاطع خود، اسلام را انتخاب کردهاند؛ این یک حادثهی
عظیم در دنیاست.
حوادث صدر اسلام برای ملتهای دیگر، یک درس و الگو و نمونه است
اسلام رو به رشد و گسترش است و در اعماق دلها و ملتها
دارد نفوذ میکند. ملت ایران در این مسأله، پیشرو و پیشگام است. شما ملت
ایران توانستهاید با مجاهدت و ایستادگی خود، حقانیت دعوت اسلامی را اثبات
کنید. ایستادگی ملت ایران، حوادث صدر اسلام را یادآوری میکند؛ و این برای
ملتهای دیگر، یک درس و الگو و نمونه است؛ این را باید قدر بدانیم.
ملت ایران باید با همه وجود از اسلام پاسداری کنیم
ما باید با همهی وجود خود از اسلام پاسداری کنیم. ملت
ایران باید همت خود را برای پاسداری از اسلام بگذارد. آن چیزی که میتواند
دنیا و آخرت را با هم برای ملتها و ملت ما به ارمغان بیاورد، پایبندی به
اسلام است. دنیا را هم با عمل به اسلام میشود آباد کرد.
قدرتهای جهانی با تضعیف اعتقادات در کشورها می کوشند تا زمام را در دست بگیرند
اسلام به انسانها عزت میدهد. وقتی انسانی در وجود خود
احساس عزت کرد، زیر بار دشمنان و بیگانگان و قدرتهای زورگو نمیرود. اینکه
مشاهده میکنید قدرتهای جهانی - و امروز بیش از همه امریکا - توانستهاند
زمام و اختیار ملتها و کشورها را در دست بگیرند، برای این است که از ضعف
نفس حاکم بر نفوس بعضی از مردم استفاده کردهاند. اول ملتها را نسبت به
اسلام و نسبت به فرهنگ و تاریخ خود بی اعتقاد و بی اعتنا میکنند، بعد
اختیار و زمام کار آنها را به دست میگیرند؛ این روشی است که در همهی دنیا
به آن عمل کردهاند. اما وقتی ملتی به ایمان قلبی خود پایبند است و به آن
احترام میگذارد، درحقیقت برای خود و رأی و نظر و تصمیمگیری خود احترام
قائل است.
ما بسیار خوشحالیم که بحمداللَّه در میان ملتها این
احساس دارد رشد میکند. برای ما خبر خوشی است که میشنویم ملتها - مثل ملت
الجزایر یا ملت سودان - با احساس ایمان اسلامی خودشان، حرف حق خودشان را
میزنند و تصمیم خودشان را میگیرند. مگر در گذشته به ملتها اجازه میدادند که
آنها نظر خود را دربارهی اسلام و حکومت اسلامی به این صراحت بگویند؟
اسلام در مقابل زورگویی های آمریکا و قدرتهای قلدر دنیا میایستد
قدرتها با اسلام دشمنند؛ چون میدانند که اسلام در مقابل
زورگوییهای آنها میایستد. هرجا حاکمیت اسلام باشد، دیگر حاکمیت آمریکا و
حاکمیت قدرتهای قلدر دنیا در آنجا نیست؛ این را میدانند و لذا با اسلام
مخالفند. همین حالا تبلیغات جهانی از همه طرف علیه انتخابات الجزایر شروع
شده است. چرا؟ چون آنها اسلام و نظام اسلامی و حکومت اسلامی را انتخاب
کردهاند. ملت الجزایر پای صندوقها رفتند، رأی خودشان را در صندوقها
انداختند و صریحاً گفتهاند که حکومت اسلامی میخواهند. از این دمکراسی
واضحتر نمیشود و هیچجا نیست؛ درعینحال محافل سیاسی دنیا و رسانههای
وابسته به صهیونیستها خجالت نمیکشند؛ میگویند دمکراسی در الجزایر دارد
پایمال میشود! پس معنای دمکراسی چیست؟ مگر دمکراسی غیر از رأی مردم است؟
ملت الجزایر باید بداند که وقتی به اسلام «آری»، و به
دشمنان اسلام «نه» گفت، باید منتظر تهمت ها و افتراهای آنها باشد و از این
تهمتها و افتراها هیچ هراسی به خود راه ندهد؛ همچنان که ملت ایران این
تهمتها و افتراها را سالهای متمادی تحمل کرد و به آن اعتنا ننمود.
آزادی انتخاب و آزادی رأی در کمتر نقطه دنیا به قدر جمهوری اسلامی ایران وجود دارد
در این منطقهی خاورمیانه و حتّی در کمتر نقطهیی از
دنیا، آزادی انتخاب و آزادی رأی، به قدر جمهوری اسلامی ایران وجود دارد.
این کشور و این نظام، همان کشور و نظامی است که هنوز از پیروزی انقلابش دو
ماه نگذشته بود که مردم پای صندوقهای رأی رفتند و به جمهوری اسلامی رأی
دادند؛ آن هم با آن اکثریت عجیب. یک سال از شروع انقلاب نگذشته بود که مردم
در دو رأیگیری مهم شرکت کردند و اعضای مجلس خبرگان و رئیس جمهور را با
آرای مستقیم خودشان انتخاب کردند. در طول سالهای متمادی، آرای مردم در
تشکیل مجلس شورای اسلامی، در تشکیل مجلس خبرگان، در انتخاب رئیس جمهور و در
قضایای مختلف، همواره حاکم بر سرنوشت کشور بوده است. بهتر و بیشتر از این
دمکراسی و آزادی و احترام به رأی مردم، در کجای دنیاست؟
اقشار مردم ایران در وسط صحنه های راهپیمایی و اعلام نفرت از دشمنان حضور داشتهاند
در صحنههای گوناگون سیاسی کشور، در راهپیماییها، در
اعلام نفرت از دشمنان، در پشتیبانی از مسؤولان کشور و از امام بزرگوار راحل
(رضواناللَّهتعالی علیه) و در قضایای گوناگون، آحاد مردم و قشرهای
مختلف، در وسط صحنه حضور داشتهاند و همیشه رأی و حرفشان را گفتهاند و طبق
همان هم عمل شده است. در بزرگترین تجربهی این کشور - یعنی جنگ تحمیلی -
همین نیروهای عظیم مردمی بودند که صحنههای جنگ را تشکیل دادند و در صفوف
مقدم جنگیدند و فداکاری کردند و در پشت جبهه، پدران و مادران و زنان و آحاد
مردم این کشور، از این نظام دفاع کردند و از رزمندگان حمایت نمودند؛ یعنی
یک نظام مردمىِ کامل. با وجود این، شما میبینید که دوازده، سیزده سال است
که دشمنان هرچه توانستهاند، علیه این نظام تبلیغات کردهاند؛ این دشمنىِ
آنها را میرساند. هر کس در راه اسلام حرکت میکند، باید منتظر خصومتها و
دشمنیهای دشمنان اسلام باشد.
وعدهی الهی بالاتر از همه امکانات و تجهیزات دشمنان اسلام است
امروز دشمنان اسلام به بیشترین امکانات مجهزند؛ اما
آنچه که بالاتر از همهی اینهاست، وعدهی الهی است. وعدهی الهی میگوید که
امکانات مادّی دشمن و پول و سلاح و دانشی که در اختیار اوست و جنایتکارانه
آن را مصرف میکند، هیچکدام از اینها نمیتوانند جلوی حرکت آگاهانه و
شجاعانهی ملتی را که در راه خدا دارد حرکت میکند، بگیرند؛ همچنان که تا
امروز هم نتوانستهاند.
ملت عزیز ایران باید بداند و میداند که
بحمداللَّه در این سیزده سال، علیرغم خواست و تلاش ابرقدرتها و همکاری
دشمنان بینالمللی در دشمنی با ایران، ما روزبهروز پیشتر رفتهایم و به
هدفهای اسلامی خودمان نزدیکتر شدهایم و به توفیق الهی، این راه را با کمال
قوّت و قدرت ادامه خواهیم داد و هیچ چیز جلوی ملت ایران را در حرکت به سوی
هدفهای الهی نخواهد گرفت.
تلاش در راه سازندگی کشور و تربیت اسلامی نسل نو الزامی است
ما باید برای حرکت و تلاش در راه خدا، خود را آماده
نگهداریم. در این جهت، زن و مرد هم فرقی نمیکند؛ مردان هم موظفند، زنان هم
موظفند؛ مردان هم باید علم و دانش را تحصیل کنند، زنان هم باید علم و دانش
را تحصیل کنند؛ مردان هم باید تا آنجا که میتوانند و در هر نقطهیی که
میتوانند، در راه سازندگی کشور تلاش کنند، زنان هم باید در راه سازندگی
کشور - و بخصوص سازندگی نسل نو و تربیت اسلامی او - تا آنجا که میتوانند،
تلاش کنند. اگر این قشر عظیم از ملت ایران - یعنی زنان - دوشادوش مردان، با
حفظ حدود اسلامی، علم و فن و کارهای شایستهی یک مسلمان را فرا بگیرند و
عمل بکنند، یقیناً موفقیت بیشتر خواهد بود.
امروز بحمداللَّه
زنان ما در میدانهای گوناگونی پیشرفت داشتهاند. نباید زنان و دختران را از
تحصیل علم باز داشت؛ باید کمک کرد تا تحصیل کنند و معرفت و بصیرت پیدا
نمایند. زنان میتوانند در همهی مسائل، دوشادوش مردان باشند؛ البته باید
حدود الهی و احکام الهی حفظ بشود.
مسؤولیت سنگین علمی و معرفت دینی بر دوش شما جوانان مناطق مرزی است
شما جوانان عزیز، بخصوص در این مناطق مرزی و در همسایگی
آبهای خلیج فارس، باید بدانید که امروز مسؤولیت سنگینی بر دوش شماست و آن،
مسؤولیت مسؤولیت است؛ خودسازی از لحاظ علمی و فکری، خودسازی از لحاظ نیروی
جسمانی، خودسازی از لحاظ صلاح اخلاقی، خودسازی از لحاظ معرفت دینی و عمل
دینی، خودسازی از لحاظ کسب تجربه برای ساختن این کشور. این کشور متعلق به
شما جوانان است و شما جوانان باید این بارِ امانت سنگین را از نسل پیش از
خود تحویل بگیرید و آن را به نسل بعد برسانید؛ و این، صلاحیتهای علمی و
اخلاقی و جسمانی و تربیتی میخواهد؛ و وظیفهی همه - بخصوص جوانان - است که
این صلاحیتها را کسب کنند.
امیدوارم قلب مقدس
ولىّعصر(ارواحنافداه) از همهی شما راضی و خشنود باشد و مشمول دعای آن
بزرگوار باشید و از یاران آن حضرت محسوب شوید. من یکی، دو جمله دعا میکنم و
شما عزیزان را به خدا میسپارم:
پروردگارا! رحمت و فضل و برکات
خود را بر این مردم نازل کن. پروردگارا! همهی ما را سربازان حقیقی اسلام
در همهی جبههها قرار بده. پروردگارا! توفیق خدمتگزاری به این ملت و به
این کشور را به همهی ما عنایت کن. پروردگارا! این وحدت و هماهنگی بسیار
زیبا و شکوهمندی که میان آحاد مردم ما هست، روزبهروز آن را مستحکمتر
بفرما. پروردگارا! روح مقدس امام راحل و عزیز، و روح شهیدان عزیز ما را از
ما راضی و خشنود بگردان.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته
لازم به ذکر است؛ روحانی شهید انقلاب، حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ ابوتراب عاشوری
در سال ۱۳۱۲ ش در «خور موج» به دنیا آمد. تحصیلات خود را در زادگاهش آغاز
کرد؛ اما به دلیل علاقهی وافر به تحصیل علوم دینی، به نجف اشرف عزیمت نمود
و سپس وارد حوزهی علمیهی قم شد. وی در مبارزهاش علیه رژیم پهلوی،
شجاعانه و بیپروا از استبدادی که بر جامعه حکمفرما بود، سخن میگفت و به
افشاگری میپرداخت؛ چندان که بارها به دست عناصر ساواک آن رژیم، دستگیر و
بازداشت شد. در عید فطر سال ۱۳۵۷ همهی مردم را برای ادای نماز عید فطر به
بیرون از شهر بوشهر دعوت کرد و در یک سخنرانی طولانی، به شاه و دولت شریف
امامی حمله کرد و وظیفهی مردم را در مقابل رژیم یادآور شد و آنان را به
اطاعت از رهنمودهای حضرت امام خمینی(ره) ترغیب نمود. سرانجام در روز سیزدهم
آبان ماه سال ۱۳۵۷، با یورش عوامل رژیم به منزل وی، در حالی که مشغول وضو
بود، او را به رگبار گلوله بستند و به شهادت رساندند. پس از به شهادت
رساندن این روحانی بزرگوار، رژیم اجازه نداد تا پیکر پاکش در بوشهر به خاک
سپرده شود؛ لذا شبهنگام در روستای چغادک در ۲۴ کیلومتری بوشهر در جوار
مسجدی که خود بنا نهاده بود، او را دفن کردند. به دنبال شهادت وی، حضرت امام خمینی(ره)
که آن زمان در پاریس اقامت داشتند، با ارسال پیام تسلیتی به خانوادهی
ایشان، این شهادت را تبریک و تسلیت گفتند و برای آنها از خداوند منان صبر و
اجر مسألت نمودند.
منبع: http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2540
دریای بیکران - اندیشه معلم خلاق: برادر شهید عاشوری گفت: شهید انقلاب شیخ ابوتراب عاشوری شجاعانه علیه رژیم پهلوی ایستادگی میکرد.
...........................................................................
به گزارش خبرنگار دریای بیکران - اندیشه معلم خلاق، ناگفتههای فراوانی درباره شهادت روحانی شهید انقلاب، حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ ابوتراب عاشوری وجود دارد، چراکه بسیاری از مردم درباره نحوه به شهادت رسیدن آن شهید هیچ اطلاعی ندارند.
در این رابطه محمود عاشوری، برادر شهید عاشوری طی سخنانی درباره زندگی شخصی شهید عاشوری اظهار کرد: شهید عاشوری هنگام عزیمت به نجف برای تحصیل 13 سال داشتند و در آنجا از محضر بزرگانی مثل آیتالله شاهرودی و آیتاللهالعظمی خویی و ... بهره برده و از آنها نیز اجازه اجتهاد را گرفت.
وی افزود: در گزارش روز هشتم آذرماه سال 1345 ساواک درباره شهید آمده است که برابر سوابق موجود نامبرده از طرفداران خمینی است و در زمینه جمعآوری وجوهات خمینی فعالیت دارد و کتب و نامههایی از شهرستانهای مختلف و عراق برای ایشان ارسال میکند.
عاشوری با بیان اینکه عزیزانی چون راشد یزدی که به بوشهر هم زیاد سفر میکند از همکلاسیهای درس و بحث شهید شیخ ابوترات عاشوری بودهاند، افزود: استعداد خوب شهید باعث شده بود ایشان در میان طلبهها بهویژه منطقه دشتی اسم و رسمی پیدا کند. مرحوم آیتاللهالعظمی لنکرانی برای شاگران خود نقل کردهاند که شهید در میان طلبههای آن زمان چهرهای شاخص بودند، هم سخنران خوبی بود، هم منبری میرفتند و روضه هم میخواندند.
برادر شهید عاشوری ادامه داد: بعد از مرجعیت آیتاللهالعظمی بروجردی، شهید عاشوری در نجف بودند، آیتالله حکیم به شهید عاشوری میگویند که از شما میخواهم یا در حوزه نجف بمانید و به مرجعیت برسید و من مرجعیت شما را تضمین میکنم و این قابلیت (مرجعیت) را در شما میبینم و یا اینکه برای رضای خدا بروید و در شهر و محله خود تبلیغ دین کنید. بروید فکر کنید که کدام یک به صلاح شماست بعد بیایید تا همان را انجام دهیم.
وی با بیان اینکه نبوی میگوید که شهید را چند روزی متفکر دیدم و احساس کردم خیلی با خودش کلنجار میرود وقتی که از او پرسیدم خیلی تو فکری، چیزی شده؟، شهید جریان را باز گو کرد و گفت که چنین مسئلهای پیش آمده و من بر سر دوراهی قرار گرفتم که در اینجا بمانم و درسم را ادامه بدهم یا به بوشهر برای تبلیغ بروم. بعد از چند روز شهید به دیدار آیتالله حکیم میرود و میگوید من تصمیم گرفتهام از مرجعیت و مقام بگذرم و برای رضای خدا برای تبلیغ به شهر خودم بروم.
وی اظهار کرد: آیتالله حسینی بوشهری، نماینده مردم بوشهر در مجلس خبرگان رهبری و مدیر حوزههای علمیه میگوید از افتخارات من این است که الفبای طلبگی را در منزل شهید عاشوری خواندهام. افراد بسیاری هستند که با شهید ارتباط داشتند، حتی از سربازان و افسران ارتش هم خدمت شهید عاشوری میرسیدند، افضلنژاد، هنگام خدمت سربازی یکی از شاگردان شهید عاشوری بودند، وی اولین فرماندار بوشهر بعد از انقلاب بودند و الآن تهران هستند.
عاشوری ادامه داد: یکی از افسران ارتش هم بعد از پایان ساعات اداری خدمت شهید میرسیدند. طلبههای بسیاری نزد شهید درس میخوانند و در آن زمان طلبههایی که برای تبلیغ میآمدند ابتدا پیش شهید عاشوری میرفتند و شهید با ارزیابی علمی و تواناییهای آنها محل مناسبی برای آنها مشخص میکرد این اقدامات را به شیوهای که آیتالله حکیم گفته بودند انجام میدادند.
شهید عاشوری نماد مقاومت در جنوب کشور بود
وی در پاسخ به این پرسش که شهید چه نگاهی به ولایت فقیه داشت؟، گفت: ولایت فقیه بر پایه حکومت اسلامی از اعتقادات شهید انقلاب شیخ ابوتراب عاشوری بود و ایشان مدیر و مطیع محضر امام(ره) بودند و ولایت فقیه اعتقادی بود که بخاطر آن جان خود را فدا کردند و شهید شیخ ابوتراب عاشوری با الهام گرفتن از قیام عاشورای حسینی نماد مقاومت در جنوب کشور بود.
عاشوری درباره ارتباط شهید عاشوری با امام بیان کرد: آشنایی شهید عاشوری با امام خمینی(ره) از سال 41 آغاز شد. مرحوم سیداحمد هاشمیپیکر نقل میکند شهید عاشوری و چند نفر از مریدان ایشان از بوشهر در سال 47 برای زیارت کربلا و دیدار امام(ره) در نجف رفتند و زمانی که شهید با همراهان خود به خدمت امام(ره) رسیدند در این دیدار شهید عاشوری پاکتی را از جیب خود بیرون آورد و جلوی امام گذاشت، وقتی امام از محتوای پاکت سؤال کرد، شهید فرمود هنگام عزیمت تعدادی از مقلدان شما وجوهات شرعی خود را به من دادند که خدمت شما بیاورم.
وی در ادامه با بیان اینکه امام(ره) که تا پیش از این لبخندی به لب داشت به یکباره برافروخته شده و گفت چرا این پولها را از ایران برای من آوردی؟، تصریح کرد: شهید عاشوری گفت مقلدان شما گفتهاند به شما برسانیم و ما اطاعت کردیم.
وی افزود: امام(ره) میگوید این پولها باید در ایران خرج شود، مگر شما در ایران کار نمیکنید؟ مگر شما برنامهها را پیگیری نمیکنید؟ دیگر این کارها را انجام ندهید و برای اینکه تا اینجا آمدهاید مقدار ناچیزی از این پول را برداشتند و بقیه پول را به شهید دادند و به دفتردارشان هم فرمودند که رسید این پولها را به ایشان بدهید تا برای مقلدان ما ببرند. این خاطره میزان نزدیکی و اعتماد امام به شهید عاشوری را نشان میدهد.
این برادر شهید در پاسخ به این پرسش که شهید عاشوری پیامهای امام(ره) را چگونه منتشر و توزیع میکردند؟، بیان کرد: انتقال پیامها و مطالب امام(ره) یکی از فعالیتهای شهید عاشوری بود. جذب و آگاهسازی مردم بهویژه جوانان از فعالیت مهم شهید بود که تأثیر بسزایی در انتقال پیام و خواستههای امام(ره) به مردم داشت. شهید ابتدا جوانان را به خود جذب میکرد وبا آمادهسازی آنان بعد پیامها و نوارها که با زحمت و مشقت بسیار به دست ایشان رسیده بود تکثیر و بین مردم توزیع میکردند. بخشی دیگر از پیامهای امام(ره) هم در سخنرانیهای شهید به مردم منتقل میشد.
عاشوری در پاسخ به این پرسش که رفتار شهید عاشوری و ارتباط ایشان با مردم چگونه بوده است؟، اظهار کرد: شهید عاشوری جذبه خاصی داشتند و در هر مجلسی و محفلی که حضور میافتند افراد زیادی شیفته و مرید ایشان میشدند و جالب است بدانید برخی مسئولان ادارات بوشهر هم نسبت به ایشان ارادت داشته احترام ویژهای قائل بودند. شهید عاشوری نقل میکردند در دفعاتی که توسط ساواک دستگیر و بازجویی میشدند هیچگاه بیاحترامی و توهینی به ایشان نشد با اینکه میدانستند ایشان از مخالفین رژیم شاه و فعالان انقلابی هستند.
وی افزود: تصور غالبی که از شهید وجود دارد این است که ایشان به مانند بسیاری دیگر به تبلیغ و ترویج آموزههای اسلام و ... اشتغال داشتند و به دلیل فعالیت خود شهید شدند نکتهای که از آن غفلت شده است پشتوانه مردمی این شهید است.
عاشوری در پاسخ به این پرسش که نحوه شهادت ایشان چگونه بوده است؟، بیان کرد: سال 57 زمان شریفامامی روزعید فطر 57 شهید عاشوری در میدان شکری خطبهها را میخواند و طوری به حکومت میتازد که مردم احساس کردند با این سخنرانی احتمال دستگیری او وجود دارد بنابراین دور ایشان تجمع کرده و وی را تا منزل مشایعت میکنند. بعد از پراکنده شدن مردم ساواک شهید عاشوری را دستگیر کردند.
وی ادامه داد: به استناد اسناد ساواک و اعترافات قاتلین ایشان در شیراز در حدود 10 آذر 57 زمان تیمسار ازهاری او بخشنامهای به تمامی استانداریها ارسال میشود تا برای مقابله با تظاهرات مردم و سرکوب جلسهای با فرمانداران و معتمدان محلات برگزار کنند و نظرات خود رابری آرام کردن فضا بیان کنند.
عاشوری گفت: حاصل جلسه 4 ساعته ساواک در بوشهر یک جمله بود و آن هم این است که برای اینکه بوشهر به آرامش برسد و تظاهرات سرکوب شود راهش خروج شخصی به نام شیخ ابوتراب عاشوری از بوشهر است.
این برادر شهید تصریح کرد: در عملیات دستگیری شهید عاشوری شهربانی مجری عملیات بود و کارکنان نیروی هوایی پشتیبانی را برعهده داشتند و ساواک هم ناظر عملیات بود و حضور کارکنان نیروی هوایی برای اولین بار بود که اتفاق میافتاد، برداشت آنان این بود که اگر دستگیری شهید موفقیتآمیز نباسد امکان دارد شهید با صدور دستور مبارزه باعث شود عوامل رژیم به مانند انگلیسیها از بوشهر متواری شوند و مبارزه شهید بیشتر تئوری داشت و با احتیاط کامل و مخفیانه صورت میگرفت.
عاشوری با اشاره به خاطره ناگفتهای از شهید، گفت: پسر عمویم نقل میکند، روزی خدمت شهید رسیدم به من گفت میآیی برویم عیادت یکی از بیماران من هم قبول کردم و با ایشان همراه شدم. در مسیر منتهی به منزل شخصی که به ایادت وی میخواستم برویم چند جوان در حال بازی قمار بودند که با دیدن شهید به احترام در محضر آن بلند شدند و شهید عاشوری با آنها سلام کرد و عذرخواهی کردند و گفتند قصد قطع بازی شما را نداشتیم چون مسیر ما بود ناچار شدیم بازی شما را یهم بزنیم و این ماجرا گذشت. روز بعد قبل از اذان ظهر به منزل شهید رفتم و دیدم چند جوان مؤدب و شیکپوش آنجا نشستهاند و شهید جلوی آنها هر کدام یک کتاب و یک میوه گذاشته است بعدها متوجه شدم که این جوانان همان جوانان قماربازی بودند که بازی آنها را خراب کرده بودیم. برخورد شهید باعث هدایت آنان شد و از کسانی بودند که حتی یک نماز در روز را پشت سر شهید عاشوری میخواندند.
وی در پاسخ به این پرسش که چه کسانی در کنار شهید عاشوری بیشتر بودند؟، بیان کرد: مرحوم عبدالحسین باباخوانی، شهید هندیزاده (درمحضر شهید عاشوری به ایشان میگفتند آچار فرانسه)، عبدالله فاتحی، امرالله شیخیانی، حاج سیدعلی هاشمیپیکر و افراد بسیار دیگری که نام آنها را از یاد بردهام بهویژه از شهرها و روستاهای استان بوشهر و دیگر استانهای همجوار بودند که با شهید انقلاب حجتالاسلام والمسلمین حاج ابوتراب عاشوری همکاری و فعالیت میکردند.
عاشوری در پایان گفت: شهید عاشوری در مبارزات خود علیه رژیم منحوس پهلوی شجاعانه و بیپروا در مقابل مستبدین رژیم میایستاد و فعالیت خودش را به انجام میرساند و شهید عاشوری اعلامیههای امام راحل(ره) را تهیه و بیپروا منتشر و توزیع میکرد و شهید عاشوری نقش مهمی در روشنگری مردم داشت به گونهای که از هر فرصتی برای آگاه کردن مردم بهره میبرد.
رسول خدا(ص) فرمود: من ضامن یک خانه در کرانه بهشت و یک خانه در وسط آن و یک خانه در مرتبه بالای آن برای کسی که کشمکش در سخن را ترک گوید، گر چه حق با او باشد، کسی که دروغ را ترک کند گر چه به طور شوخی باشد و کسی که خوش اخلاق باشد.
قَالَ رَسُولَ اللَّهِ (ص):« أَنَا زَعِیمٌ بِبَیْتٍ فِی رَبَضِ الْجَنَّةِ وَ بَیْتٍ فِی وَسَطِ الْجَنَّةِ وَ بَیْتٍ فِی أَعْلَى الْجَنَّةِ لِمَنْ تَرَکَ الْمِرَاءَ وَ إِنْ کَانَ مُحِقّاً وَ لِمَنْ تَرَکَ الْکَذِبَ وَ إِنْ کَانَ هَازِلًا وَ لِمَنْ حَسُنَ خُلُقُه.»
خصال – ترجمه فهری، ج 1 ص 163/حوزه